غروب که میشود، نارنجیِ آسمان، آن ابرهای پاره پاره، و گاهی سیاهیِ کوچک پرنده ها در افق، مرا پرت میکند به انتهایِ قلبِ خون گرفتهام. و آواری از خاطره ویران میشود بر سینهام، بغض میشود درگلویم…
غروب که میشود، دلم دوبال پرواز میخواهد که در افقِ نارنجی محو شوم..
غروب که میشود، دگرگونتر از همیشه دلتنگم #جانا…

دیدگاهتان را بنویسید